اولکسی نوویکوف برنده قویترین مردان جهان در سال 2020
نتایج فینال مسابقات WSM 2020
فینال در مجموع شش مرحله داشت:
The Giant Medley (یک سندان به یوغ پیاده روی می کند)
Deadlift جزئی
هشت تردمیل برتر سال 2020 انتخاب شدند.
امروزه یکی از کاربردیترین وسایل ورزشیست که انتخاب آن در هزینه های نگهداری باشگاه بسیار موثر است چرا که در صورت خرابی هزینه نگهداری بسیاری باید پرداخت کنید
قلب بخش هشتم _مبانی رگهای خونی )
ساختار قلب بر کل سیستم قلب و عروق تأثیر می گذارد. خون را از طریق رگها به بیرون پمپ می کند و از طریق رگها خون دریافت می کند (شریان ریوی و رگ ریوی از این موارد مستثنی هستند).
عروق
سرخرگ ها خون اکسیژنه را از قلب دور می کنند. قطر آنها می تواند بزرگتر از انگشت شست شما باشد ، مانند مورد آئورت. آنها می توانند کوچک باشند و قطر آنها به حدود 100 میکرومتر می رسد (25500 میکرومتر در اینچ وجود دارد).
عروق کوچکتر از آن شریان نامیده می شوند. آخرین نوع رگ در سمت شریانی شامل رگهای بسیار کوچک موسوم به مویرگ است که به طور کلی فقط چند میکرومتر قطر دارند. کوچکترین مویرگها به اندازه کافی بزرگ هستند که می توانند همزمان فقط یک گلبول قرمز (گلبول قرمز) عبور کنند.
شکل 1: شماتیک مقایسه ای عروق و عروق گردش خون مرتبط. اندازه دایره ها اندازه نسبی تخمینی هر نوع رگ را نشان می دهد. عروق کوچکتر با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند و در بزرگنمایی مورد نیاز برای تجسم آنها به صورت گرافیکی نشان داده می شوند.
دیواره های شریانی ضخیم هستند. دیواره های آئورت حدود 10٪ قطر آن را تشکیل می دهند و ضخامت آن در حدود 2.0 تا 2.5 میلی متر است. دیواره های کوچک شریانی حدود 20 تا 25٪ قطر شریان را تشکیل می دهند و ضخامت آنها در حدود 2.0 تا 2.5 میکرومتر است. دیواره های مویرگی حدود 5٪ قطر مویرگ را تشکیل می دهند.
سرخرگ ها و شریان ها از نظر ساختاری به سه لایه تقسیم می شوند: تونیکا اینتیما ، تونیکا میدیا و تونیکا خارجی (که به آن تونیکا آدونتیسیا نیز می گویند). درون این لایه ها یک نوع خاص از عضله - عضله صاف - وجود دارد که به جریان جهت دار کمک می کند. سرخرگ ها و شریان ها همچنین حاوی نوعی کشش و کشش از بافت همبند درون دیواره های خود هستند. داخلی ترین لایه ، tunica intima ، از سلولهای اندوتلیال (سلولهای کوچک) و عناصر بافت همبند الاستیک تشکیل شده است. رسانه تونیکا (لایه میانی) بیشتر از سلولهای عضله صاف تشکیل شده است. تونیکا خارجی (لایه خارجی) از بافت همبند با سلولهای عضله صاف پراکنده ساخته شده است.
رگها
وریدها خون دی اکسید شده را به سمت قلب حمل می کنند و به صورت جفت با شریان ها اتفاق می افتند. قطر وریدی که در هر مکان مشخص با شریان جفت شود ، کمی بزرگتر از شریان است و ضخامت دیواره های آن تقریباً نیمی تا دو سوم است.
شکل 2: شماتیک مقایسه ای وریدها و عروق گردش خون مرتبط. اندازه دایره ها اندازه نسبی تخمینی هر نوع رگ را نشان می دهد. عروق کوچکتر با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند و در بزرگنمایی مورد نیاز برای تجسم آنها به صورت گرافیکی نشان داده می شوند
وریدها نیز طبقه بندی می شوند اما بیشتر شبیه لوله های ساده هستند و از عضلات عروق فعالتر برخوردار نیستند. تونیکا مدیا و خارج از رگها کمتر گسترده هستند. دریچه های متعدد یک طرفه که از برگشت خون جلوگیری می کنند ، عنصری است که مخصوص رگ هاست.
خون خروجی از قلب بیشترین فشار را دارد ، شریان های پایین دست بالاترین فشار را دارند ، رگها فشار کمتری دارند و خون وارد شده به قلب کمترین فشار را دارد. جریان خون به دنبال افت فشار انجام می شود: رگهای وریدی با قطر بزرگتر فشار کمتری در داخل خود دارند که باعث می شود خون عروق شریانی با فشار بالاتر به داخل آنها جریان یابد. دهلیز راست از هخونمه عناصر گردش خون کمترین فشار را دارد ، بنابراین خون وریدی همچنان به سمت پایین از گرادیان فشار به دهلیز راست جریان دارد ، جایی که دوباره چرخه فشار قلب را شروع می کند.
رگ های خونی با استرس سازگار هستند. اگر استرس هیپوکسیک وجود داشته باشد (مقدار اکسیژن کم وجود داشته باشد) که منجر به هیپوکسمی بافتی (اکسیژن کم در بافت) شود ، انبوهی از وقایع محلی هورمونی و آنابولیک اتفاق می افتد که باعث ایجاد مویرگ های جدید و عروق جدید می شود. این فرآیند آنژیوژنز نامیده می شود و به عنوان یک سازگاری آناتومیکی سازگار با استقامت در نظر گرفته می شود و باعث بهبود توانایی بدن برای رساندن اکسیژن به عضلات اسکلتی در حال کار می شود.
قلب بخش هفتم (گردش خون کرونر)
گردش خون کرونر شامل عروق و رگهای مهمی است که قلب را پرفیوژن می کند. خون داخل دهلیزها و بطن ها مستقیماً از عضله قلب پشتیبانی نمی کند. قلب باید خون را مانند سایر عضلات تحویل داده و تخلیه کند. با این حال ، این رگها و رگها یک شبکه خاص سایت را نشان می دهند. عروق کرونر اصلی راست و چپ به محض بیرون آمدن آئورت از توده قلبی از آئورت دور می شوند و سپس آنها در امتداد سطح قلب گسترش می یابند ، عروق تقسیم شده و به قلب نفوذ می کنند تا جریان خون گسترده ای را برای همه فراهم کنند. قسمتهایی از این عضله ضروری.
این شریان ها به سمت چپ و راست تقسیم می شوند. یک شریان کرونر مشترک چپ از آئورت خارج شده و به شریان کرونر نزولی قدامی چپ و شریان کرونر مدور فلکس سمت چپ تقسیم می شود. شریان نزولی قدامی از قسمت جلویی بطن چپ عبور می کند. شریان سیرفلکس در اطراف جنبه فوقانی بطن چپ - قدامی تا خلفی - درست در زیر نقطه دهلیزی جریان دارد. هر دوی این شریان ها برای تغذیه سمت چپ قلب به طور گسترده منشعب می شوند.
شکل 1: عناصر شریان کرونر نزولی قدامی چپ (چپ). توجه داشته باشید این تصویر عروق سطحی را به تصویر می کشد. شاخه و نفوذ شاخه های شاخه ای این عروق در سرتاسر عضله میوکارد وجود دارد. تصویر سمت راست ، میدان پرفیوژن تغذیه شده توسط شریان کرونر نزولی قدامی چپ و تقسیمات پایین دست آن را تخمین می زند.
شکل 2: عناصر شریان کرونر سیرفلکس (سمت چپ). تصویری که در سمت راست قرار دارد ، میدان پرفیوژن تغذیه شده توسط شریان سیورفلکس و بخشهای پایین دست آن را تخمین می زند.
سمت راست گردش خون کرونر کمی گسترده تر است. سرخرگ کرونر مشترک راست از آئورت خارج شده و در امتداد سطح فوقانی بطن راست و درست در زیر دهلیز راست جلوتر از خلفی قرار دارد. این شریان کرونر به طور گسترده ای به چندین شاخه و به شریان نزولی خلفی سمت راست تقسیم می شود تا سمت راست قلب را تزریق کند.
شکل 3: عناصر شریان کرونر راست (چپ). تصویر سمت راست ، میدان پرفیوژن تغذیه شده توسط شریان کرونر راست و تقسیمات پایین دست آن را تخمین می زند.
به خاطر سپردن عناصر گردش خون وریدی بسیار ساده تر است: رگ قلب بیشتر ، رگ قلب میانی و رگ قلب کوچک. همه در سینوس کرونر ادغام شده و خالی می شوند ، ورودی به دهلیز راست. ورید قلبی بیشتر همراه با عناصر نزولی قدامی چپ و دور سیر درخت شریان کرونر چپ دنبال می شود. ورید قلب میانی با درخت شریان کرونر راست ارتباط دارد و در اطراف آن قرار گرفته و شامل شریان نزولی خلفی است. ورید قلب کوچک نیز به دنبال درخت شریان کرونر راست حرکت می کند اما در امتداد شاخه حاشیه حاد شریان کرونر راست ردیابی می شود. توجه چندانی به این اجزای عروق کرونر نمی شود ، زیرا بیماری آنها بسیار نادر است.
انسداد شریان قلب نقص در گردش خون
انسداد جریان خون شریانی کرونر ، به صورت جزئی یا کامل ، نتیجه سلامتی منفی دارد. شایعترین علت انسداد در این عروق ، تصلب شرایین ، بیماری عمده عروق کرونر است. کمی بیشتر از یک سوم از مرگ های مرتبط با قلب و عروق نتیجه بیماری عروق کرونر است. طبق مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها ، 365،914 مورد مرگ در سال 2017 در ایالات متحده رخ داده است. این تقریباً 0.1٪ از کل جمعیت است (از هر 1000 نفر 1 نفر). این هزینه پزشکی و اجتماعی قابل توجهی است و تلاش و بودجه زیادی در جهت کاهش میزان مرگ و میر مرتبط با بیماری عروق کرونر انجام شده است. رابطه مشخص شده بین ورزش و بیماری عروق کرونر مورد توجه ویژه مربیان و مربیان است: افراد مداوم فعال بسیار کمتر در طول عمر دچار آترواسکلروز می شوند.
یک چیز مسلم این است که هر مربی یا مربی با کسی یا افراد زیادی مبتلا به تصلب شرایین کار خواهد کرد. داشتن دانش عملکردی در مورد کمک های اولیه و یک برنامه اضطراری ثابت و همچنین حفظ نظارت مستمر بر روی تمام ورزشکاران در حین ورزش برای متخصصان تناسب اندام یک ضرورت است.
قلب بخش ششم (خون)
قلب پمپی است که خون را از طریق رگها در بدن پخش می کند. خون از مواد جامد و مایع تشکیل شده است. عملکرد اصلی خون انتقال مواد محلول یا معلق به محل استفاده یا محل دفع است. قسمت مایع خون از آب با یون های معدنی و مولکول های فعال فعال محلول در آن تشکیل شده است. به آن پلاسما می گویند. این یک نوع محلول آب نمک با موارد اضافی است ، در یک نمای بسیار ساده. قسمت جامد خون از سلول ها ، پلاکت ها ، قطعات سلول و مولکول های بسیار بزرگ ساخته شده است. نسبت این دو جز solid جامد و مایع به صورت درصد بیان می شود و هماتوکریت نامیده می شود.
به راحتی می توانیم هماتوکریت را با سانتریفیوژ تعیین کنیم. به سادگی یک لوله لخته شده خون را در چند برابر نیروی جاذبه بچرخانید (حدود 12000 بار یا تقریباً برابر نیروی جاذبه زمینی) و قسمتهای جامد خون به پایین لوله می نشیند. قسمت مایع در بالای لوله باقی خواهد ماند. برخی از ریاضیات ساده - تقسیم قد قسمت جامد نمونه بر کل قد نمونه و سپس ضرب در 100 - درصدی را ارائه می دهد که به طور معمول در مردان حدود 45٪ و برای زنان 35٪ خواهد بود. نسبت دقیق جامد به مایع در خون ، پلاستیک است و در پاسخ به تغییرات محیطی ساده داخلی یا خارجی تغییر می کند تا تعادل هومئوستاتیک بدن حفظ شود. به مقادیر زیر واریانس نرمال کم خونی گفته می شود. مقادیر بالاتر از واریانس طبیعی را پلی سیتمی می نامند
شکل 1: تعیین هماتوکریت. ارتفاع قسمت جامد خون (قسمت پایینی لوله راست) را اندازه بگیرید و سپس بر روی ارتفاع کل ستون خون تقسیم کنید (فاصله بین خط بالای پلاسما و خط پایین مواد جامد). هنگام جدا شدن ، آب تقریباً 90٪ از حجم پلاسما را تشکیل می دهد. الکترولیت های معدنی محلول در پلاسما ، مانند سدیم ، پتاسیم ، کلسیم ، منیزیم ، کلرید و بی کربنات ، کمتر از 1٪ از حجم آن را تشکیل می دهند.
سلول های خونی دو نوع اساسی دارند: گلبول های قرمز و گلبول های سفید. گلبولهای قرمز با دقت بیشتری گلبول قرمز نامیده می شوند. از نظر ظاهری قرمز هستند زیرا دارای مقدار قابل توجهی آهن هستند. به گلبول های سفید خون لکوسیت گفته می شود.
سلول های قرمز خون
گلبول های قرمز خون ، حدود 25 تریلیون از آنها ، در درجه اول اکسیژن را به بافت های مورد نیاز و دی اکسید کربن را به ریه ها منتقل می کنند. تعداد گلبول های قرمز ممکن است متفاوت باشد ، اما تعداد بیشتری از گلبول های قرمز (هماتوکریت بالاتر) یک مزیت عملکردی با خود به همراه دارد که می تواند منجر به توانایی بالاتر در انتقال و مصرف اکسیژن شود. هماتوکریت بالاتر با عملکرد استقامتی بهتر همراه است. همانطور که در کل آناتومی انسان مثال زدنی است ، یک تغییر مورفولوژیکی ساده و کوچک باعث بهبود عملکرد عمیقی می شود. به همین ترتیب ، علاقه زیادی به ایجاد پروتکل های ورزشی برای افزایش هماتوکریت و متأسفانه (با اشاره خاص به ورزش) ، به سمت ایجاد ابزارهای مصنوعی برای افزایش آن معطوف شده است.
در حالت دوم ، استفاده از ابزارهای مصنوعی برای افزایش هماتوکریت برای افزایش عملکرد ورزشی ، به ویژه هنگامی که هماتوکریت به دهه 60 یا بالاتر رسیده باشد ، منجر به نارسایی قلبی در حین تمرین شده است. اساساً ، ویسکوزیته خون پس از تجویز دارو ، که در حین ورزش بیشتر می شود ، بسیار ضخیم بوده و نمی تواند از طریق رگهای کوچک عبور کند.
تعیین هماتوکریت اغلب یک تست دوپینگ سطح اول برای ورزش های استقامتی است. اگر هماتوکریت یک ورزشکار 50٪ یا بیشتر باشد ، به طور کلی مجاز به دویدن ، دوچرخه سواری یا شنا در مسابقات نیست. سپس آزمایش های بعدی بر روی یک نمونه هماتوکریت بالا انجام می شود تا مشخص شود آیا از هورمون اریتروپویتین برای افزایش مصنوعی تعداد گلبول های قرمز خون استفاده شده است یا خیر.
گلبول های سفید خون
لکوسیت ها سفید هستند زیرا مقدار قابل توجهی آهن ندارند. خون حاوی لکوسیت های بسیار کمتری نسبت به گلبول های قرمز است. در طول تجزیه و تحلیل هماتوکریت ، لکوسیت ها به صورت یک لایه شکننده نازک در بالای قسمت جامد نمونه به نام "پوشش بوفی" جمع می شوند. در حدود 4000 تا 11000 لکوسیت در یک میکرولیتر خون یا حدود 38 میلیارد در گردش خون وجود دارد (توجه داشته باشید که برخی از لکوسیت ها در جای دیگری از بدن یافت می شوند ، نه فقط در گردش خون).
لکوسیت ها به جز ارائه خدمات نظارت و دفاعی عفونت که شما را برای تمرین آماده می کند ، مزایای عملکرد ورزشی ندارند. به طور کلی ، لکوسیت ها آنتی بادی تولید می کنند یا آن را غرق می کنند (فاگوسیتوز) و مواد خارجی را از بین می برند (لیز می کنند). آنها همچنین می توانند در سایر فرایندهای مهم فیزیولوژیکی شرکت کنند. پنج نوع لکوسیت اساسی وجود دارد:
نوتروفیل ها - حدود 66٪ از کل لکوسیت ها را غوطه و تخریب می کند
لنفوسیت ها - تولید آنتی بادی ، حدود 23٪ از کل لکوسیت ها
مونوسیت ها - سلول های آسیب دیده و عوامل بیماری زای خارجی را در خود فرو برد ، حدود 6٪ از کل لکوسیت ها
ائوزینوفیل ها - در پاسخ آلرژیک ، حدود 3٪ از کل لکوسیت ها ، مهم است
بازوفیل - در پاسخ آلرژیک مهم است ، کمتر از 1 of از کل لکوسیت ها
در اوایل دهه 1900 ، مشخص شد که ورزش سخت یا کار جسمی انجام شده در مراحل اولیه عفونت ویروس فلج اطفال ، شدت عفونت و میزان مرگ و میر بعدی را افزایش می دهد. این منشا تئوری سرکوب سیستم ایمنی ناشی از ورزش است. تعجب آور نیست که نگرش نسبت به انجام ورزشهای سخت تا قبل از ایجاد واکسن برای ویروس فلج اطفال در دهه 1950 خصوصاً مثبت نبود. در حقیقت از آن زمان انتشارات بی شماری وجود دارد که ورزش سخت را مضر می داند.
تحقیقات جدیدتر در مورد تغییرات ناشی از ورزش در خون در مورد تغییرات مورفولوژی و عملکرد لکوسیت ها کاملا مبهم است. فرکانسها و شدتهای مختلف ورزشی می تواند تأثیرات گوناگونی بر تعداد لکوسیتها ایجاد کند و برای تعیین مشخصات با توجه به تأثیرات مثبت و منفی ورزش بر پاسخ ایمنی بدن ، تحقیقات بیشتری لازم است.
قلب بخش پنجم(گردش خون )
اگر خون را از ورود به بطن راست شروع کنیم ، جریان خون از طریق قلب از همان الگوی کلی پیروی می کند. با این حال ، سیستم جریان خون هم ورودی و هم جریان خروجی را شامل می شود. دهلیز سمت راست قلب خون دی اکسید شده از بدن دریافت می کند. این خون توسط ورید اجوف فوقانی و تحتانی تحویل می شود. جریان خون که از گردش ذاتی قلب برمی گردد در سینوس کرونر جمع می شود و سپس از طریق دریچه تبسی نیم دایره داخل دهلیز به دهلیز منتقل می شود.
توضیح تصویر:خون به صورت چرخه ای از طریق قلب جریان می یابد: دهلیز راست vent بطن راست at دهلیز چپ vent بطن چپ → و تکرار حالت تهوع. دایره های سفید نشان دهنده جایی است که هیچ دریچه ای وجود ندارد. دایره های سیاه وجود دریچه را نشان می دهد ، خطوط سفید نشان دهنده مورفولوژی شیر است.
با افزایش فشار دهلیزی ، دریچه تبسی بسته می شود تا از نارسایی مجدد (جریان خون رو به عقب) جلوگیری کند ، و خون از طریق دریچه سه شکمی به بطن راست رانده می شود. سه تایی را می توان با سه (سه- = سه) جزوه که از آن ساخته شده است ، شناسایی کرد. خارج شدن خون از بطن راست پس از فشار فشار داخل بطنی از طریق دریچه ریوی اتفاق می افتد.
خون از بطن راست از طریق شریان ریوی در ریه ها اکسیژن می شود. هنگامی که خون ریه ها را پاک کرد ، از طریق ورید ریوی به قلب برمی گردد. شایان ذکر است که شریان ریوی و ورید ریوی از این قاعده که عروق خون اکسیژنه را از قلب و رگها خون فاقد اکسیژن را به قلب منتقل می کنند ، استثنا هستند. آنها نقشهای مخالف قرارداد نامگذاری دارند.
خون اکسیژن دار مستقیماً به دهلیز چپ وارد می شود. پس از پر شدن ، فشار داخل دهلیز چپ دریچه میترال را باز می کند و خون به بطن چپ منتقل می شود. دریچه میترال دارای دو بروشور است ، به همین دلیل است که گاهی از آن به عنوان دریچه دو سو استفاده می شود. افزایش فشار در بطن کامل دریچه ورودی را می بندد ، دریچه آئورت را باز می کند و خون از طریق آئورت از قلب خارج می شود.
آئورت مهمترین شریان بدن از نظر خون رسانی است. پس از بیرون آمدن از قلب ، به سمت ستون مهره ای قوس می گیرد و با عبور از آن حفره ها به آئورت توراسیک و سپس شکمی معروف می شود. همه شریان های مهم آپاندیس (مانند شریان های زیر کلاوین و ایلیاک) و شریان های احشایی (مانند شریان های کبدی و مزانتریک) از آئورت گرفته می شوند. قسمت اعظم خون خارج شده از طریق آئورت برای گردش سیستمیک است ، اما بخشی از آن بلافاصله از آئورت به گردش خون کرونر هدایت می شود.
قلب بخش چهارم (مسیر رسانا)
مجموعه خاصی از سلولها در دیواره های قلب هدایت می شوند و تکانه های الکتریکی را از دهلیز به بطن هدایت می کنند. آرایش این سلول ها به منظور سازماندهی فعالیت الکتریکی و القا انقباض عضلانی پی در پی ، فشرده سازی خون از طریق قلب و بدون اجازه بازگشت جریان خون ، به دو بخش و مجاور انجام می شود. فعالیت الکتریکی که باعث انقباض عضله می شود قابل ثبت و تجسم است. تقریباً همه با این فناوری آشنا هستند - این نوار قلب (ECG یا EKG) است که شما به عنوان بخشی از معاینه فیزیکی خود دارید یا در نمایش های پزشکی مورد علاقه خود مشاهده می کنید.
مسیر رسانای الکتریکی قلب معمولاً به هفت جز components تقسیم می شود:
گره سینوسی
دستگاه بین داخلی
بسته باخمان
گره دهلیزی - بطنی
بسته او
شاخه های بسته راست و چپ
الیاف پورکنژ
توجه داشته باشید که تمام ویژگیهای تشریحی به تصویر کشیده شده در اینجا با بازرسی بصری ساده قابل شناسایی نیستند. معاینه میکروسکوپی مورد نیاز است.
تمام کاردیومیوسیت ها از یک ظرفیت الکتریکی منحصر به فرد برخوردارند: آنها آتوریتمیک هستند. این بدان معنی است که هر سلول می تواند محرک الکتریکی خاص خود را ایجاد کند تا باعث انقباض شود. اگر مسیر الکتریکی رسانایی طبیعی از کار بیفتد ، یک قلب یا گروهی از قلب می تواند قلب را تسخیر کند و ضربان قلب را حفظ کند - البته با کارایی بسیار کاهش یافته (و بله ، این بدان معنی است که در تمام فیلم های علمی-تخیلی و ترسناک که دیده اید ، قلب پس از آنکه به طور ناگهانی و غیر ارادی از حفره قفسه سینه خارج شد ، یک شخصیت تاسف برانگیز هنوز می تپد و اساس آن وجود دارد).
در یک قلب طبیعی و سالم ، محرک برای شروع چرخه قلبی انقباض از گره سینوسی آغاز می شود. گره سینوسی در واقع در دیواره فوقانی دهلیز راست قرار دارد ، ضربان ساز فیزیولوژیکی قلب در نظر گرفته می شود و سرعت ضربان قلب را تنظیم می کند. وقتی کسی از یک ضربان ساز مصنوعی با عمل جراحی کاشته می شود ، معمولاً به این دلیل است که گره سیناتوریال آناتومیکی وی در تولید ضربان قلب مناسب از کار نمی افتد یا در حال تولید ریتم های نامنظم است. گره سینواتریال هر دو دهلیز را تحریک به انقباض می کند. این در دهلیز راست قرار دارد و از طریق بسته نرم افزاری Bachmann انقباض را به صورت جانبی به دهلیز چپ می رساند.
تکانه های الکتریکی نیز با عبور از مجرای داخلی ، طول دهلیز راست را بالاتر از تحتانی قرار می دهند. دستگاه میانگره تکانه های تولید شده در گره سینوسی را به گره دهلیزی بطنی هدایت می کند.
گره دهلیزی - بطنی در سطح داخلی دیواره دهلیز تحتانی راست ، فاصله کمی از سپتوم بطنی قرار دارد. گره دهلیزی - بطنی شامل همان نوع سلول رسانای تخصصی گره سینوسی است. با این حال ، گره دهلیزی-بطنی یک ویژگی عملکردی بسیار متمایز دارد که در همتای برتر خود دیده نمی شود: غلاف الیافی سطح آن را می پوشاند. این غلاف به اندازه خود گره رسانا نبوده و منجر به تاخیر در هدایت فشار الکتریکی می شود. این به عنوان نوعی تایمر تشریحی عمل می کند و اجازه می دهد قبل از اینکه بطن ها انگیزه اولیه خود را بگیرند ، انقباض دهلیزی رخ دهد. هنگامی که تکانه غلاف را پاک کرد و به گره بطنی-بطنی رسید ، قطر ویژگی رسانایی بعدی بیشتر شده و در نتیجه با سرعت بیشتری تکانه های الکتریکی را هدایت می کند.
گره دهلیزی-بطنی در کنار بسته نرم افزاری His قرار دارد که باعث ایجاد تکانه هایی از بسته نرم افزاری می شود ، تحتانی می چرخد و به سپتوم بطنی نفوذ می کند. سپس به شاخه های دسته راست و چپ تقسیم می شود که خود و شاخه های بعدی آنها را به ترتیب به بطن راست و چپ هدایت می کند.
این شاخه های شاخه ای الیاف Purkinje نامیده می شوند و انتهای سیستم هدایت هستند. آنها به طور گسترده ای به طول طول تیغه و سپس به بالا و اطراف دیواره های بطنی منشعب شده و تقسیم می شوند و در یک شبکه رسانا ، عضله بطن را پوشانده و نفوذ می کنند. این شبکه گسترش تقریباً فوری یک محرک انقباضی را امکان پذیر می کند ، که باعث انقباض توده عضلانی بزرگ بطنی به صورت یک واحد می شود. با انقباض متوالی و دهلیزها و بطن ها ، خون می تواند به صورت کنترل شده و جهت دار حرکت کند که پاسخگوی تقاضای بیولوژیکی باشد.
قلب بخش سوم(ترکیب و آرایش عضلانی)
دیواره قلب از سه لایه مجزا تشکیل شده است: اپی کاردیوم ، میوکارد و اندوکاردیوم. اپی کاردیوم خارجی ترین لایه است و با لایه داخلی پریکارد در ارتباط نزدیک است. آندوکاردیوم داخلی ترین لایه است و نسبتاً نازک اما مهم است. این شامل داخلی ترین لایه اتاق های قلب است ، یک لایه تک سلولی به نام اندوتلیوم. اندوتلیوم تعداد زیادی مواد شیمیایی فعال و مهم را برای عملکرد گردش خون تولید و ترشح می کند. میوکارد لایه میانی بین اپی کارید و اندوکارد است. پیشوند لاتین "myo-" نشان می دهد این لایه شامل عضله است. همچنین حاوی قسمت عمده دیواره های بطن و سپتوم است.
عضله موجود در قلب از نظر آناتومیکی و عملکردی از عضله اسکلتی متفاوت است. کاردیومیوسیت ها (میوسیت = سلول عضلانی) از چهار روش زیر با میوسیت های اسکلتی متفاوت هستند:
مورفولوژی - کاردیومیوسیت ها ظاهر اره مویی مانند بیشتری دارند. آنها فرم دو شکل نیستند (یعنی در هر دو انتها مختل می شوند) و کوچکتر از سلول های عضلانی اسکلتی هستند.
ارتباط درون سلولی - بسیاری از دیسک های بین مقاطعی در میوسیت های قلب وجود دارد. این دیسکهای مقطعی سلولهای عضلانی قلب فردی را به هم متصل می کنند بنابراین می توانند به عنوان عضو در کنار هم کار کنند.
هسته ای شدن - سلولهای قلبی به جای چند هسته ای تک هسته ای هستند.
انقباض - کاردیومیوسیت ها دارای اقتدار هستند ، به این معنی که می توانند خود به خود و بدون ورودی عصبی منقبض شوند.
مورفولوژی منحصر به فرد کاردیومیوسیت ها سطح ارتباطی قلب را افزایش می دهد. ارتباط بین سلول ها از طریق دیسک های مقطعی رخ می دهد. منافذ کمی نیز بین دو سلول مجاور وجود دارد که اتصالات شکاف (نقاط زرد کوچک در زیر) وجود دارد و اجازه عبور آزاد و سریع سیگنالهای شیمیایی بین سلولها را می دهد. این باعث می شود که انقباض عضلانی همزمان بخشی از قلب انجام شود. به عنوان مثال ، وقتی سلول یا مجموعه ای از سلولهای عضلانی دهلیزی منقبض می شوند ، آبشار سیگنال ارتباطی که با این ویژگی ها ممکن شده است ، تمام سلول های عضلانی دهلیزی را به سمت انقباض سوق می دهد. همان عمل بعداً در بطن ها اتفاق می افتد.
قلب بخش دوم (سازمان عضلانی قلب)
بخش فوقانی شامل دو اتاق کوچک به نام دهلیز (واحد = دهلیز) است که هر کدام دارای یک دهانه ورودی و یک دهانه خروجی هستند. دهلیزها نسبتاً نازک هستند و به نظر می رسد کوسن های بسیار کوچک و تا حدی باد شده هستند ، اما دیواره های عضلانی دارند.
دهلیزها منفعلانه خون برگشت شده از محیط را می پذیرند و سپس به زور منقبض می شوند تا دریچه های یک طرفه را ببندند. این انقباضات خون را به بطن ها منتقل می کند و از برگشت جریان دهلیزها به داخل رگهای بزرگ تغذیه جلوگیری می کند. فاصله کم و دهانه های بزرگی که هر دهلیز از طریق آن خون را حرکت می دهد ، به عضله سبک موجود اجازه می دهد عملکرد خود را به خوبی انجام دهد. هر دو دهلیز اساساً تحت فشار روانی یکسانی قرار دارند و ساختارهای مشابهی دارند.
قسمت تحتانی قلب از دو بطن تشکیل شده است ، اتاق های بسیار بزرگتر (در صورت اتساع و پر شدن از خون) که به راحتی قابل تشخیص نیست ، مگر با تشریح. مانند دهلیزها ، بطن ها دهانه های ورود و خروج خون دارند. این دهانه ها بسیار عضلانی تر از دهلیزها هستند. عضله ضخیم تر لازم است ، زیرا هر دو بطن به دلیل فشارهای بیشتری که برای جابجایی فواصل زیاد خون و از طریق دهانه ها و عروق کوچکتر وجود دارد ، باید نیروهای بیشتری از دهلیزها تولید کنند.
قلب نیز به دو بخش چپ و راست تقسیم می شود که هر یک شامل یک دهلیز و یک بطن است. قطعه سمت راست ، از جمله دهلیز راست و بطن ، سمت ریوی در نظر گرفته می شود. خون کم شده اکسیژن را از بدن دریافت کرده و برای اکسیژن رسانی به ریه ها هدایت می کند. بخش چپ ، شامل دهلیز چپ و بطن ، سمت سیستمیک در نظر گرفته می شود. خون اکسیژنه را از ریه ها دریافت کرده و به بدن می رساند. تفاوت عملکردی بین دو بخش - تأمین ریوی در مقابل سیستماتیک - مورفولوژی واگرا را برای دو بطن ایجاد می کند. این نتیجه عملکرد عضله بطن چپ است که مجبور به تولید نیروی بیشتر برای حرکت خون از طریق گردش سیستمیک است. فشار متوسط شریانی مورد نیاز برای انتقال خون به تمام قسمت ها به طور سیستمیک حدود 100 میلی متر جیوه است ، در حالی که برای گردش خون ریوی تنها حدود 25 میلی متر جیوه لازم است.
بطن راست و چپ دارای یک دیواره عضلانی مشترک به نام سپتوم بطنی است. هنگام بررسی ، تیغه ی بینی تقریباً به ضخامت دیواره ی بطن چپ چپ است و ترازبندی سلولی به گونه ای است که به شدت در عملکرد بطن چپ نقش دارد.
قلب بخش اول (کجاست و به کدام سمت)
قلب انسان ماهیچه ای نیست که بتوانیم آن را لمس کنیم. از راست به چپ با کمی زاویه رو به پایین ، درست در عقب جناغ قرار دارد. تا حدودی درون قفسه دنده ای قرار دارد اما در سمت چپ مغناطیسی دارد. رگهای خونی بزرگی که از قسمت بالای آن خارج می شوند به سمت راست و نوک باریک قلب به سمت چپ پیدا می شوند. کمترین سفر آن بالاتر از سطح فرایند xiphoid است. بین ریه ها ، کبد و دیافراگم قرار گرفته است و دارای مقداری رسوب چربی جذب کننده شوک و متابولیکی در دسترس است.
قلب یک پایه و یک راس دارد ، اما این نشانه ها لزوماً دیدنی نیستند.
"Apex" اغلب با بالاترین یا نقطه اوج یک شی مرتبط است ،
"در حالی که" base "برای اشاره به پایین یک شی یا تکیه گاه آن استفاده می شود.
راس قلب تیزترین نقطه آن است. در پایین قلب قرار دارد ، زاویه دار به سمت پایین و جلو است. پایه قلب جنبه برتر آن است ، اما پایه همچنان که قلب را به بافتهای تعلیق متصل می کند عملکرد پشتیبانی را حفظ می کند.
به خط طولی از نقطه مرکزی قاعده قلب تا نقطه راس ، محور آناتومیک گفته می شود. بیشتر مطالعات ، از اوایل دهه 1940 ، نشان می دهد که قلب طبیعی در حفره قفسه سینه با زاویه حدود 20 تا 40 درجه قرار دارد. پدیده های مختلف فیزیولوژیکی ، مانند چاقی ، می توانند قلب را جابجا کنند ، محور آناتومیک را به خارج از این هنجار منتقل کنند و بر عملکرد قلب تأثیر بگذارند.
قلب انسان عضوی عضلانی است ، اندازه آن خیلی بزرگ نیست و در مقیاس بین نیم پوند و سه چهارم پوند (250 تا 350 گرم) قرار دارد. یک روش بسیار سریع و آسان برای تخمین و تجسم اندازه قلب شما این است که به سادگی دست خود را مشت کنید این همان اندازه قلب شماست.
به طور کلی ، اندازه قلب با اندازه بدنی که در آنست در ارتباط است. جسم کوچک دارای قلب در مقیاس کوچکتر است و جسم بزرگ در دارای قلبی بزرگتر
. این امر در مورد حیوانات نیز صادق است. به عنوان مثال ، قلب موش صحرایی به اندازه آخرین بند انگشت اوست و قلب فیل از یک توپ بسکتبال بزرگتر است.
بیشتر قلب از عضله تشکیل شده است که در اطراف فضاهای بسته قرار گرفته است. چیدمان این فضاها یا اتاقها در قلب مهم است ، زیرا آنها به قلب اجازه می دهند تا به عنوان پمپ مایع بیولوژیکی عمل کند و خون را به تمام نقاط بدن که دارای رگهای خونی هستند منتقل کند.
قلب از تولد تا مرگ 24 ساعت شبانه روز خون را پمپ می کند. اگر متوسط طول عمر را 76 سال در نظر بگیریم ، با میانگین ضربان قلب 70 ضربان در دقیقه ، این میزان برای 2،796،192،000 عمل پمپاژ در طول زندگی انجام می شود. این تعداد زیادی انقباض است. انرژی مورد نیاز برای هدایت خون از طریق رگ ها برابر با 0.0023 کالری در هر ضربان قلب محاسبه شده است. این بدان معنی است که ما تقریباً 6،518،900 کالری در طول عمر خود یا حدود 235 کالری هر روز برای تأمین انرژی قلب استفاده می کنیم.
شما در آی بی بی ان از اخبار روز مربوط به ورزشهای بدنسازی و پرورش اندام ، وزنه بررداری ، پاورلیفتینگ ، قویترین مردان و مچ اندازی ایران و جهان با خبر خواهید شد .
دستهبندی
-
بدنسازی و پرورش اندام
(۱۹)-
بدنسازی و پرورش اندام جهان
(۰) -
پاورلیفتینگ
(۱) -
مچ اندازی
(۱) -
قویترین مردان
(۵) -
فیتنس
(۱) -
اخبار بدنسازی و ورزشهای نوین
(۴) -
اخبار کمیته باشگاههای بدنسازی
(۲)
-
-
اخبار ورزشهای راکتی
(۵) -
وزنه برداری
(۲)-
وزنه برداری ایران
(۱) -
وزنه برداری جهان
(۱)
-
-
ورزش همگانی
(۱)-
ورزش همگانی ایران
(۱) -
ورزش همگانی جهان
(۰)
-
-
مقالات علمی
(۰) -
همکاران ما
(۱)-
همکاران ما
(۱) -
Teammates
(۰)
-
آخرین مطلب
- نتایج سومین روز مسابقات قویترین مردان قهرمانی استان تهران رده سنی بزرگسالان و پیشکسوتان
- برگزاری کلاس مبانی داوری فیتنس توسط کمیته فیتنس استان تهران
- نتایج دومین روز مسابقات قویترین مردان قهرمانی استان تهران رده سنی جوانان
- نتایج مسابقات قویترین مردان قهرمانی استان تهران زیر 19 سال
- دکتر شهرام آهنجان
- در سومین جلسه فدراسیون بدنسازی چه گذشت؟ کمیته فنی ورزش های قدرتی مستقل شد.انتخابی تیم ملی در یک مرحله
- کمیته باشگاههای بدنسازی دست به کار شد
- کمیته آمادگی جسمانی استان تهران در ایام کرونا
- برگزاری مسابقات جام باشگاههای جهان در حال اجرایی کردن آن هستیم ، داوران پرورش اندام بیمه می شوند.
- سکوی چهارم آسیا با یک نفر کمتر +سکوی دوم کسب مدال